محل تبلیغات شما

چرک‌نویس




فیلم منطقه‌ی پرواز ممنوع ازنظر محتوایی پیشرفتی بزرگ در سینمای نوجوان به‌حسابمی‌آید. داستان روان و همراه با هیجان باعث می‌شود که نوجوانان از همان ابتدایفیلم تا انتها خطوط داستان را پیگیری کنند و گره‌ها را در ذهنشان باز کنند.

نوجوانی هنگامه‌ی یافتن هویت است. ازاین‌جهت این فیلم قابل‌تحسین است. هنگامی‌کهاز تولید محصولات فرهنگی برای کودکان صحبت می‌شود، محتوای انتقالی باید بربازنمایی الگوها و پیام‌های مثبت متمرکز باشد. اما مهم‌ترین مسئله در دوره نوجوانیگره‌های اخلاقی و هویت‌یابی است. همواره نوجوانان درگیر تناقضات اخلاقی هستند کهگاهی سویه‌های فلسفی به خود می‌گیرد. امکان دارد به‌یک‌باره درباره‌ی همه‌چیز شککنند و خود را در جایگاه‌های هویتی مختلف امتحان کنند.

نوجوانان با امتحان کردن هویت‌های مختلف، دچار سرگردانی و آشفتگی می‌شوند وهمین امر ممکن است آن‌ها را به‌کل دل‌زده کرده و تبدیل به فردی ضداجتماعی کند.

منطقه‌ی پرواز ممنوع با تکیه‌بر مسئله هویت توانسته است به‌خوبی بین کاستی‌هاو عاملیت نوجوانان ارتباط برقرار کرده و آن‌ها را در سیر داستان به نقطه‌ی مطلوبهدایت کند. سویه‌های ایدئولوژیک و ی فیلم تا حدودی شاید برای مخاطب عام غیرقابل‌تحملباشد، اما درمجموع می‌توان نگاهی مثبت به فیلم داشت در عین حال بهتر می‌شود فیلم‌هاینوجوانان بیشتر بر وجوه عمومی‌تر هویت متمرکز شوند.

صحنه‌های خشونت‌آمیز همچون تیراندازی، تهدید، ضرب و شتم و. می‌تواند برایبعضی از نوجوانان آزاردهنده باشد. لازم است والدین در این زمینه ورود کرده وتوضیحات لازم را به فرزندانشان بدهند. به دلیل وجود چنین محتوایی، این فیلم برایکودکان زیر 12 سال توصیه نمی‌شود.


همواره شنیده‌ایم که خانواده هسته‌ی مرکزی هر جامعه است». در قوانین و همچنینعرف جامعه‌ی ما، جایگاه ویژه‌ای برای خانواده تعریف شده است و به‌عنوان یک امرمقدس هیچ‌گاه کسی حق ندارد به حریم امن آن تعدی کند. راه‌حل بسیاری از مشکلات ومسائل جایی در خانواده دارد و معمولاً کسی دوست ندارد در امور خانوادگی دیگراندخالت کند. این موضوع زمانی بیشتر جلوه می‌کند که حتی دولت هم حق ورود به مسائلخانوادگی، مگر در زمان‌های خیلی حاد، را به خود نمی‌دهد.

در ایران همواره با دولت‌های کم‌کار طرف بوده‌ایم. این امر تنها مخصوص بهدوران پس از انقلاب اسلامی نیست، سابقه‌ای طولانی دارد. همواره دولت‌ها از وظایف اصلی‌شانشانه خالی کرده‌اند. در هیاهوی جدال بر سر مدارس غیردولتی این موضوع به‌وضوح قابل‌مشاهدهاست؛ دولتی که موظف بوده است بر طبق قانون اساسی، آموزش رایگان برای همه‌ی مردمفراهم کند، از زیر بار آن شانه خالی می‌کند و آن را به دوش دیگر بازیگران می‌اندازدکه شاید خیلی برایشان تربیت» مسئله نباشد و تنها برای کسب سود وارد این عرصهشوند.

هرچه دولت حضورش را کم‌رنگ‌تر می‌کند، از سوی دیگر خانواده مدام نقشش بیشتر وبیشتر می‌شود. خانواده باید از ابتدای تولد کودک تمام آنچه برای رشد نیاز دارد راتا دوران جوانی فراهم کند و به انتظار بنشیند که فرزندشان نهایتاً در سی‌سالگیمستقل شود.

در شرایطی که والدین همه‌ی مقدمات رشد و شکوفایی فرزند را فراهم می‌کنند ودولت کوچک‌ترین نقشی در این امر به عهده نمی‌گیرد، لذا والدین خود را صاحبان اصلیفرزندانشان به شمار می‌آورند؛ به خود اجازه می‌دهند در همه‌ی امورات فرزندانشاندخالت کنند، آن‌ها را سرزنش کنند، از حقوقی که هر فردی می‌تواند در حالت عادی صاحبآن باشد محروم کنند و درنهایت نفس او را برای ادامه حیات بگیرند. یک دلیل اصلیوجود دارد؛ پدر و مادر تمام زندگی‌شان را برای فرزندشان گذاشته‌اند و حالا برایشانسخت است که ثمره‌اش را آن‌گونه که خود دوست می‌دارند، نبینند.

در این خلال اما، عوامل مؤثر و سهیم دیگر در امر تربیت و مسائلی همچون اختلافنسلی، می‌تواند بحرانی در نهاد خانواده ایجاد کند که لرزه‌هایش سال‌ها بعد احساس می‌شود.

زمانی که والدین، فرزندانشان را جزوی از اموالشان به‌حساب می‌آورند چراکهزحمتشان را کشیده‌اند»، هیچ حقی برای کودکانشان قائل نیستند. هر جور که بخواهندبا آن‌ها برخورد می‌کنند و هر جور که دوست داشته باشند آن‌ها را تربیت می‌کنند.برایشان مهم نیست که کودکشان می‌تواند والیبالیست خوبی باشد، آن‌ها تنها به داشتنیک دکتر متخصص خانوادگی فکر می‌کنند. در قوانین و عرف هیچ جایی برای دفاع از حقوقکودک زمانی که این‌چنین حقشان ضایع می‌شود، وجود ندارد. سکوت آخرین وسیله‌ای استکه دولت با انجامش از دخالت در امور خانواده اجتناب می‌کند.

نمونه‌ی دیگر از این باور اما در شبکه‌های اجتماعی در حال گسترش است. سایتمعتبر آمریکایی common sensemedia که درزمینه‌یرده‌بندی محصولات رسانه‌ای، رشد آموزش دیجیتال و شهروندی دیجیتال فعالیت می‌کند،در توصیه‌های خود به والدین اکیداً ذکر می‌کند که هیچ مشخصاتی از فرزندتان تا سن10 سالگی نباید در شبکه‌های اجتماعی منتشر بشود. در ایران اما نمونه‌هایی از حضورفعال کودکان در شبکه‌ی اجتماعی اینستاگرام نشان‌دهنده‌ی تضییع حقوق کودکان است.

به‌عنوان‌مثال امیرعباس رجبیان» که به کچلیک» معروف است، در روزهای اخیرموزیک ویدئویی از خود منتشر کرده است که در آن از ایده آل هایش برای آینده‌ی زندگیخود می‌گوید. به‌احتمال‌زیاد خود این کودک نیز خیلی متوجه نمی‌شود در حال بازتولیدو ترویج چه مفاهیم و چه مدلی از سبک زندگی است، اما خانواده‌اش این حق را برای خودقائل هستند که اجازه دهند فرزندشان از محمدرضا گار» شدنش بگوید و تمام آمال خودرا در پول درآوردن تعریف کند. تمام پست‌های صفحه‌ی رجبیان اشاره‌ای به محمدرضاگار دارد و در فیلم‌هایش علاقه و هدفش را بازیگر شدن معرفی می‌کند. این درشرایطی است اساساً این سن، سن مناسبی برای هدف‌گذاری در زندگی نبوده و کودک بایددر تعامل با جهان بیرونی و کسب تجربیات، دانش و مهارت به انتخاب مسیر خود اقدامکند.

نمونه‌ی دیگر آرات حسینی» است. آرات متولد سال 92 است و فی الحال نهایتاً هفتسال دارد. او از سنین کودکی با هدایت و مربی‌گری پدرش به بدن‌سازی و ورزش‌های سختروی آورده و تمام فکر و ذکرش شکاندن رکوردهای مختلف است. آرات برای رسیدن به رکوردهایجدید استرس زیادی دارد و با گریه کردن برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کند. بسیارعجیب است که پدری این‌گونه مسیری را برای رسیدن به موفقیت برای پسرش انتخاب کند کهتماماً استرس و ناراحتی است.

در نمونه‌های دیگر اما به حضور کودکان به‌عنوان مدل لباس‌های نه، قرارگرفتن در قامت یک استنداپ کمدین، خواننده بودن و فردی که فعالیت‌های روزانه با پدریا مادرش را به‌خوبی انجام می‌دهد و بچه‌ی خوبی است، می‌توان اشاره کرد.

پدران و مادران این حق را برای خود قائل هستند تا با تصورات و نگاه‌های قالبیو بدون هیچ‌گونه انعطافی برای فرزندانشان آینده سازی و آن‌ها را مجبور به انجام فعالیت‌هاییکنند. این‌گونه بروز و ظهور کودکان در شبکه‌های اجتماعی اساساً حق آزادی را ازکودکان سلب می‌کند. کودکان که در سنین ابتدایی، حداقل تا 7 سالگی، تمام زندگی‌شانپدر و مادرشان هستند، توانایی انتخاب مسیر جداگانه نداشته و تصور می‌کنند آنچهاولیایشان به آن‌ها می‌گوید تنها مسیر درستی است که می‌شود در پیش گرفت. اساساًقدرت تمیز خوب از بد و جداسازی آن‌ها برای کودکان تا سن 7 سالگی دشوار است و تقلیدکردن عنصر مهمی برای انتخاب رفتارهای آن‌ها است.

هر فردی در هر سنی از زندگی‌اش، آن‌چنانی که ویگوتسکی تعریف می‌کند، در منطقهتقریبی رشد» به سر می‌برد. رسیدن افراد به رشد واقعی مستم ارتباط و کنش گری بامحیط بیرونی و همچنین کسب مهارت‌ها و دانش کافی است. برای کودکان طی کردن راه درمنطقه تقریبی رشد و رسیدن به رشد واقعی بیش از بزرگ‌سالان اهمیت دارد. در اینفرآیند اگر تعاملات و کنشگری‌ها سازنده نباشد یا برخلاف طبیعت و استعداد انسان شکلبگیرد، احتمالاً فرآیند تربیت با اختلالاتی مواجه می‌شود که شکوفایی افراد را دچارمشکل می‌کند.

دولت و مجلسی که سال‌هاست بر سر تصویب لایحه حمایت از حقوق کودکان، مانده‌اندو اقدام مؤثری نمی‌کنند، طبعاً قوانینی برای جلوگیری از تضییع این‌چنینی حق کودکانندارند. هیچ‌کس نمی‌تواند به خانواده‌های کودکانی که امروز از این طریق قربانی می‌شوندحرفی بزند.

برای حل این مسئله اما روی آوردن به برنامه‌های آموزشی و آگاهی بخشی در اینزمینه تنها می‌تواند به‌عنوان قرص مسکن کارآمد باشد. تا زمانی که فرآیند تربیتآزادانه و فعالانه، کودکان را در مسیر انتخاب زندگی‌شان هدایت نکند و قوانین برایدفاع از حقوق کودکان در برابر هرگونه سوءاستفاده‌ای تدوین نشود و دولت امکانات ووسایل پیشرفت و رشد کودکان تا رسیدن به استقلال را فراهم نکند، همواره شاهد تضییعحقوق کودکان در انواع مختلف آن از سوی خانواده‌ها خواهیم بود.



وقتی تصویری دقیق، مشخص و هدفمند از شخصیت‌های اسطوره‌ای ادبیات ایران در هیچ سطحی برای نسل کودک و نوجوان ترسیم نشده است، به بند کشیدن رستم»، کاوه آهنگر» و فریدون» و نجاتشان توسط اکوان دیو» و دیو سفید»، کاری احمقانه و مضحک است! این در حالی است که حتی تعریفی یک خطی از این شخصیت‌ها برای مخاطب کودک و نوجوانِ بیگانه با آنها ارائه نمی‌شود.
فیلم مبارک» گرته‌برداری‌ای ضعیف از انیمیشن نگهبانان قصه‌ها»ست، با این تفاوت که افول توان و قدرت نگهبانان در آن انیمیشن همراه با کنشگری مستمر و خستگی ناپذیر آن‌هاست، این در حالی است که شخصیت‌های این انیمیشن از ابتدای فیلم کاملا شکل‌بندی شده‌اند و اهدافشان به خوبی معرفی شده است. اما در فیلم مبارک اسطوره‌های داستانی ایران افرادی ضعیف و ناتوان هستند که هیچ کارویژه‌ای ندارند. حتی به‌نظر می‌سد فهم اتفاقات و تلاش‌های شخصیت‌های فیلم نیز برای کودکان نامفهوم باشد. 
بزرگ‌ترین افتضاح این فیلم معرفی دیوهای پلید شاهنامه به عنوان قهرمان است! این پیوندهای دوستی و الفت در نمونه‌های خارجی نیز دیده می‌شود اما نه در شروع مبارزات حق علیه باطل!»، بلکه بعد از تثبیت قهرمانان.


جادوگراوز» فیلم پیشروی ژانر فانتزی به کارگردانی جناب ویکتور فلمینگ»، اثری برجسته درسینمای کودک است که از کهن‌الگوی مسیر» به خوبی بهره گرفته.

کهن‌الگوی راه یا مسیر همواره در ادبیات داستانی به صورت کاملا عینی استفادهمیشود، منظور آنکه قهرمان داستان باید از راهی پر فراز و نشیب و گاهی نامعلوم عبورکرده، بر سختی‌ها و مسائل آن فائق آید تا هدف نهایی محقق شود. قهرمان در طول اینمسیر دچار مصائب و گرفتاری‌هایی می‌شود که رشد و تعالی او را در پی داشته و وی را تبدیلبه فردی متفاوت می‌کند.

در این کهن‌الگو بیش از همه مفهوم صبر» خودنمایی می‌کند. قهرمان داستان برایرسیدن به هدف خود و موفقیت و پیروزی بر نیروی شر باید بر همه چیز صبر کند، اون حتیاجازه پرداختن به خود را هم ندارد و یکسره باید در تلاش باشد که نیازهای خود را بهصورت حداقلی برطرف کرده و بر تمام خواهش‌های جسمی و روحی‌اش چیره شود تا در نهایتموفق شود این مسیر سخت را پشت سر بگذراد.

این کهن‌الگو در آموزش نسل جدید بسیار کاربردی است.

صبوری کردن در دنیای مدرن بسیار مهجور است. همه ما تحت تاثیر سبک زندگی مدرنتمام نیازهای خود را فورا و در لحظه برطرف میکنیم. ما مشخصا دچار ی در لحظه»شدیم؛ برای هیچ امری به اندازه‌ی ارزشش یا حتی کمتر صبوری نمی‌کنیم و راضی نمی‌شویمبرای به دست آوردن آن زمانی صرف کنیم.

صبر بسیاری از مسائل را خود به خود حل میکند. صبوری ااما به معنا س وایستایی نیست، تلاش و صرف توانایی می‌طلبد اما در گستره‌ی زمان نه در یک لحظه. هریک از ما انسان‌ها اگر زندگی خود را مسیری تلقی که قهرمان آن هستیم، صبوری امرلازمی می‌شود تا طی طریق کنیم.



بعد از درگیری‌های ابتدایی سوریه که از تظاهرات مردمی و اعلام استقلال ارتش آزاد سوریه شروع شد تا اعلام ادغام دولت اسلامی عراق و جبهه النصره و شکل‌گیری داعش (دولت اسلامی عراق و شام) و درگیری مستقیم این گروهک تروریستی در جنگ با دولت سوریه و عراق که تاکنون ادامه دارد، انتظار می‌رفت جمهوری اسلامی به‌عنوان یک قدرت تأثیرگذار در منطقه موضعی مشخص در این خصوص لحاظ کند. جمهوری اسلامی در ابتدا با اعلام موضعی بی‌طرفانه اظهار داشت که موافق هرگونه تغییر به نفع مردم سوریه است، اما بعد از روشن شدن زوایایی دیگر از حوادث در کشور سوریه، جمهوری اسلامی بعد از کشمکش‌های فراوان در شورای عالی امنیت ملی تصمیم به مداخله جدی در اتفاقات رخ‌داده گرفت. با شکل‌گیری دولت داعش و گسترش آن، سپاه قدس با کمک‌های نظامی در سطوح بالا به یاری دولت رسمی سوریه رفت. مدتی بعد با بالا گرفتن درگیری و جنگ در این کشور گروه‌های داوطلبی از ایران به‌عنوان رزمنده وارد این کشور شدند که بعدها با رسمی شدن این سطح از حضور ایران، نام این رزمندگان مدافع حرم» نامیده شد، هدف اصلی این گروه از داوطلبان، دفاع از حرم حضرت زینب (س) بود. حزب‌الله لبنان نیز در این جنگ به کمک دولت رسمی سوریه شتافت بخشی از نیروی انسانی و نظامی ارتش رسمی سوریه در جنگ با داعش را تأمین کرد. همچنین چندی بعد با ورود داعش به مرزهای عراق و پیشروی برق‌آسای آن‌ها، بعدازآنکه نخست‌وزیر عراق کاملاً از کمک کشورهای غربی ناامید شد با درخواست مستقیم از سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، جمهوری اسلامی رسماً وارد جنگ با داعش در عراق نیز شد. تا چند ماه پیش همچنان اعزام مدافعان ایرانی به خطوط مقدم جنگ با داعش در کشور سوریه ادامه داشت که بنا به دلایلی متوقف شد.
این حضور گسترده جمهوری اسلامی در سوریه و عراق در حالی صورت می‌گیرد که همچنان مسئله‌ی فلسطین به‌عنوان مسئله‌ی اول جهان اسلام حل‌نشده و کشتارها و آزارهای گسترده بر دیگر مردم مسلمان جهان ادامه دارد. پرسش اصلی اینجاست که جمهوری اسلامی ایران در قبال فلسطین و دیگر مردم مظلوم مسلمان جهان چه موضعی دارد و اقدام او در مقابله با دشمنان آن‌ها چیست و در چه سطحی پیگیری می‌شود؟
در چند روز گذشته خبرهای تکان‌دهنده از کشتار وحشیانه‌ی مردم مسلمان میانمار توسط دولت این کشور عواطف بسیاری از مردم آزاده جهان را تحت تأثیر قرارداد، احساسات مسلمانان جهان را جریحه‌دار کرد و خشم آن‌ها را برانگیخت. اقدامات دولت جمهوری اسلامی در این مدت تنها در سطح دیپلماتیک ادامه پیداکرده و واکنشی محکم و عملی از سوی تمداران و وزارت خارجه ایران نشان داده نشده است.
انقلاب اسلامی باهدف کمک و رهایی تمام مستضعفین جهان از سلطه مستکبرین پیروز شد و جمهوری اسلامی به‌عنوان سنگر و پایگاهی برای تأمین و کمک به همه آزادی خواهان جهان معرفی شد. امام خمینی در بخشی از پیام سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598 می‌فرمایند: ما اعلام می‌کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ایران به‌عنوان یک دژ نظامی و آسیب‌ناپذیر، نیازهای سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روش‌های مبارزه علیه نظام‌های کفر و شرک آشنا می‌سازد.»
با این حساب جمهوری اسلامی موظف است به تمام مسلمانان جهان یاری رساند و تفاوتی میان آن‌ها نیست. از ابتدای امر برگزیدن نام مدافعان حرم» برای رزمندگان اعزامی به سوریه کاری اشتباه بود. نگاه بقعه محور این را در ذهن تداعی می‌کند که جمهوری اسلامی تنها زمانی وارد عمل می‌شود که حرم یا مکانی مقدس برای مسلمانان درخطر باشد، با این وصف جمهوری اسلامی هیچ‌گاه رزمندگانی برای دفاع از جان و مال و حیثیت مسلمانان میانمار، چچن، یمن و دیگر مکان‌هایی که مسلمانان در تنگنا هستند نمی‌فرستد و آنان را یاری نمی‌کند حال‌آنکه نباید این‌چنین باشد.
از دیدگاه نگارنده متن این‌گونه به نظر می‌رسد که فلسطین می‌تواند تنها نمادی مشخص برای مستضعفین جهان باشد که توسط صهیونیست‌ها غصب شده و به مردم مسلمان آن منطقه ظلم و بی‌احترامی شده است. با از بین رفتن پایه‌های صهیونیسم که بی‌پرده تمام انسان‌های جهان را برده خود می‌دانند و به دنبال بنا نهادن حکومتی از نیل تا فرات برای سلطه بر تمام انسان‌های جهان هستند، مراکز فکری مستکبری جهان از بین خواهد رفت و تا استکبار گری در میان نباشد مستضعفینی نخواهند بود. لذا مسئله‌ی فلسطین با توجه بیش‌ازحد به دیگر درگیری‌های مسلمانان جهان نباید به فراموشی سپرده شود و همچنان باید به‌عنوان آرمانی مقدس برای دستیابی مدنظر باشد.

آنچه مهم است پراکنده شدن رزمندگان مقاومت در اقصی نقاط جهان برای دفاع از محور مقاومت است، این مقاومت گاهی در لبنان است، گاهی سوریه و شاید گاهی در میانمار باشد. جمهوری اسلامی موظف است به تمام مسلمانان و آزادی خواهان جهان که در مبارزه مستمر با مستکبرین جهان هستند یاری رساند و در هر سطح و زمینه‌ای به آن‌ها کمک کند.
امید است دولت جمهوری اسلامی ایران با گذشتن از ت‌های یک بام و دوهوای خود شجاعانه از حقوق حقه‌ی مسلمانان جهان دفاع کند و نیازهای سربازان اسلام را فراهم کرده و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روش‌های مبارزه علیه نظام‌های کفر و شرک آشنا سازد.

چندی پیش در شهر آمستردام، پایتختهلند، رژه‌ای با نام دگرباشان جنسی برگزار شد. این اتفاق واکنش‌های متفاوتی در پی داشتو رسانه‌های مختلف در کنار دیگر رسانه‌هایی که به‌کلی این خبر را بایکوت کردند،هرکدام تحلیلی از این رژه که به طور مرتب تقریباً سالی یک‌بار برگزار می‌شود ارائهدادند. مدتی بعد چیزی شبیه به این رویداد در شهر لندن بر روی کشتی اتفاق افتاد که بانام دگرباشان ایرانی از آن یاد شد.

فروید اولین فردی بود که به مسئلهغریزه‌ی جنسی توجه کرد. اهمیت نظریات او فارغ قبول یا رد آن‌ها از این باب است که اینمسئله را به‌عنوان مسئله‌ای فردی و در سطح تمدنی مطرح و برای اولین سعی در فهم ایننیروی عظیم انسانی کرد.

در نمایی کلی حیات انسانی از دوعنصر عمده نشأت می‌گیرد؛ عناصر حیاتی که شامل غرایر و سلیقه‌ها می‌شود و عناصر معناییو عقلانی (فرهنگ). غریزه انسانی حاکی از میل او به حیات و زندگی دارد. به‌صورت کلیدر جامعه‌شناسی دلیل پیدایی ادیان مختلف را ترس از مرگ و میل به زندگی بیان می‌کنند.مقوله شهوت در اخلاقیات نیز ناظر به همین امر است. در دیدگاه اسلامی نیز میل به حیاتابدی و جاودانگی حاصل از کمال‌طلبی انسان بیان شده که جزو فطریات انسان برشمرده می‌شودو بسیاری از رفتارهای انسان در زندگی روزمره و حتی رفتارهای عجیب‌تر او را می‌توانبا این مفهوم تحلیل کرد.

ازجمله اهداف مهم و اساسی ادیانکنترل و جهت دادن به غرایز جنسی است. در یک نظر، اشکال مختلف تمدنی را می‌توان در اشکالمهار، رشد التذاذ و ی این غریزه پی‌جویی کرد. دین به دنبال شکوفایی این غریزه وبیشترین ی غریزه است اما راه‌های نادرست منجر به تخلیه شدن تمام قوا در مدت کوتاهو عدم لذت بادوام و عمیق می‌شود. راه برخورد با این غریزه اشباع آن است که اسلام راهاشباع غریزه جنسی را در ازدواج می‌داند و الباقی راه‌ها را مردود می‌شمارد.

در اثبات ادعای بالا مبنی بر ارتباطاشکال مختلف تمدنی با نحوه‌ی برخورد با غریزه جنسی می‌توان به تمدن غرب اشاره کرد.غرب امروز حاصل برداشته شدن تمام قیدوبندهای دینی و سنتی در مسائل جنسی است. در دنیایپست‌مدرن غرب برخلاف مدرنیته تمام پیوندها با سنت و دین گسسته شده است به همین دلیلانقلاب‌های جنسی در اوج دوران پست‌مدرن اتفاق افتاده است.

شهید مطهری در بخشی از کتابمسئله‌ی حجاب در مورد عطش جنسی صحبت می‌کند و در جواب افرادی که ادعا می‌کنند با آزادیبیشتر می‌شود در مسائل جنسی مانند غربی‌ها شد و دیگر خیلی از مسائل جنسی‌مان حل می‌شودمی‌گوید غریزه جنسی و پرداخت نامناسب به آن انتهایی ندارد و پرداخت هرچه بیشتر به آنعطش انسان را برای ی بیشتر افزایش می‌دهد، در ادامه نیز مثالی از حرم‌سراهای شاهانمیزند که حتی سالی یک‌بار هم نوبت به ن حرم‌سرا نمی‌رسید.

ازدواج با هم‌جنس و حیوانات،نمونه‌های روشن و مشخصی است از انقلاب جنسی که ناشی از بیگانگی جنسی و عدم لذت جنسیدر غرب است. تا پیش‌ازاین همجنسگرایی به‌عنوان رفتاری که حاصل از اختلالات فیزیولوژیکیاست مطرح می‌شد اما این مسئله مقوله‌ای کاملاً ارادی و به‌قصد پر کردن فقدان جنسی است.بنابراین مسئله‌ی هم‌جنس‌خواهی زمینه‌ای کاملاً اجتماعی دارد و بازمی‌گردد بهساختارهای جنسی مشخص در جامعه.

هنگامی‌که ولنگاری جنسی درجامعه‌ای ایجاد شود افراد آن جامعه سطح تحریک‌پذیری بالایی پیدا می‌کنند و برای رسیدنبه بهره و لذت جنسی بیشتر و ی آن دست به اعمالی می‌زنند که حتی شأن انسانی را همزیر سؤال می‌برد، بالطبع ذکر مثال‌هایی در مورد که به‌مراتب از نمونه‌ای مانند هم‌جنس‌گراییوحشتناک‌تر است در این متن کار درستی نیست. در چنین شرایطی علم هم به کمک انسان می‌آیدتا لذت را برای انسان تأمین کند که نتیجه‌ی عملی آن تولید قرص‌ها و وسایلی برای بالابردن توان جنسی است، همچنین سازندگان فیلم‌های غیراخلاقی درصدد این برمی‌آیند که بامعرفی شیوه‌های پیچیده و متفاوت لذت‌جویی، سود خود را همواره تأمین کنند. از سویی دیگربازار روانشناسانی گرم می‌شود که با توصیه‌هایی، سعی می‌کنند جایگاه افراد را در تعاملاتجنسی حفظ و ارتقا بدهند. اما باید توجه داشت که حل این مشکلات باید دائمی باشد و نهموقتی و کوتاه‌مدت، حتی بعضی از این راه‌ها می‌تواند اثرات سوء دیگری داشته باشد کهبه مشکلات قبلی می‌افزاید.

به نظر می‌رسد در شرایط کنونیکه رسانه‌های خارجی شیوه‌های دیگر لذت‌جویی جنسی و بی‌قیدی‌های جنسی را با عنوان آزادیبیان می‌کند و مدافع آن هستند، لازم است تبیینی جامع از این رفتارها صورت گیرد وبرنامه‌های مختلف اجتماعی در کشور تدوین شود تا از بروز بسیاری بحران‌ها در آینده‌یجمهوری اسلامی جلوگیری شود.


آخرین جستجو ها

oxisabap SS501 short stories باربری billige fodboldtrojer tilbud i bedst online butik مطالعات اجتماعی معلمان ثبت لوگو - ثبت شرکت مسئولیت محدود درب کرکره برقی, درب برقی پارکینگ, دوربین مداربسته, قیمت دزدگیر منزل, سیستم اعلام حریق, قفل برقی درب حیاط, هوشمند سازی ساختمان, درب ضد سرقت, آنت دلاوران بیلوار نوین بتن،دستگاه فوم بتن،فوم شیمیایی،بلوک سبک ،مواداولیه بتن سبک Ronnie's blog